سفارش تبلیغ
صبا ویژن
AGHLY
اندیشیدن همانند دیدن نیست ، چه بود که دیده‏ها چیزى را چنانکه نیست نشان دهد ، لیکن خرد با کسى که از آن نصیحت خواهد خیانت نکند . [نهج البلاغه]
    ت

 

ب) عقل و فروع دین

دراینجا دو تقسیم بندی دیگر می توان انجام داد :

1)     – جایگاه عقل در استنباط فروع دین و احکام آن که مربوط به مجتهد است ودر فقه شیعه شاید مهمترین منبع استخراج احکام دین باشد و کسانی که خود قدم در راه اجتهاد بر نداشتند باید تقلید از مجتهد کنند :     شهید مطهری (ره) در این مورد می فرماید : (( در فن اصول فقه ، قاعده ایست که به قاعده ملازمه ، یعنی ملازمه حکم عقل و شرع معروف است ، این قاعده با این عبارت بیان می شود [ کل ما حکم به العقل حاکم به الشرع

(5)

وکل ما حکم به الشرع به العقل ] مقصود اینست که هر جا که عقل یک "مصلحت " و یا یک" مفسده " قطعی را کشف کند ، به دلیل " لمی " و از راه استدلال از علت به معلول حکم می کنیم که شرع اسلام در اینجا حکمی دائر بر استیفای آن مصلحت و یا دفاع آن مفسده دارد هر چند آن حکم از طریق نقل به ما نرسیده با شد و هر جا که یک حکم وجوبی یا استحبابی یا تحریمی و یا کراهتی دارد ما به دلیل " انی " و از راه استدلال از معلول به علت ، کشف می کنیم که مصلحت و مفسده ای در کار است ، هر چند ، بالفعل عقل ما از وجود آن مصلحت یا مفسده آگاه نباشد ( 32 )

2)     جایگاه عقل درعمل به فروع دین : از این زاویه عمل به فروع دین ، تعبدی است . مطالب و مسایلی که از منبع وحی القا می شود ، دو گونه است . برخی از آن یک سلسله دستور العمل هاست ( فروع دین ) که باید به آنها عمل شود تا نتیجه ای که از آن در نظر است حاصل گردد . در این گونه مسایل ، درک و معرفت ، تاثیر زیادی ندارد . بدیهی است که اگر در این مسایل ، معرفت و عمل همراه گردد نتیجه بهتری بدست آید ، به هر حال هدف و منظور در این مسایل ، عمل است نه معرفت" (33) البته همین که احکامی را که از فقها در یافت کرده اند ، بر زندگی روزمره خود تطبیق کنند ،نیاز به مرتبه ای از عقل را دارد که در مراتب عقل ذکر خواهد شد .

آیت الله جوادی آملی به گونه ای دیگر ، با عنوان شکوفایی عقل در پرتو وحی به این مو ضوع پرداخته اند : ( 34 ) " عقل انسان  حق مدار ، کم کم در پرتو وحی الهی رشد می کند و تکامل می یابد ، آن گاه سایه اشراقی خود را بر حس وتجربه   می گستراند و هر جا که که پای او از رفتن ، باز می ماند ، از شجره طو بای وحی مدد می گیرد . وحی در  شکو فایی عقل دو وظیفه دارد : 1- تایید عقل   2- شکو فایی آن

1)     تایید عقل : این تایید در حیطه ای است که عقل توان درک آن را دارد ، ولی چون عقل ، به دلایل مختلفی ، خطا اشتباه  می کند ( این مورد تجربه کا مل عقل است ) نیاز به تایید وحی دارد ، به یقین ، عقل قطعی       و ناب ، هرگز خطا و اشتباه ندارد اما آیا انسان ها ، همیشه به چنین حقیقتی دست می یابند ؟

2)     راهنمایی و شکو فایی عقل ؛ عقل در حیطه هایی توان نظر دهی مستقل ندارد ، وحی عهده دار تبین همه جزئیاتی است که عقل به جهت محدودیت، از درک آنها،ناتوان است. بخشی از این جزئیات ، به چگونگی ارتباط انسان با خداوند و اعمال عبادی وحی اختصاص دارد وبخش دیگر ،امور مربوط به ارتباط انسان نسبت به خود و  موجودات ( عالم خارج ) مانند: حدود ، آداب معاشرت ، معاملات ، حکومت و...... ناتوانی عقل از ادراک مستقل برخی مطالب ، به معنای مخالفت او با آن احکام نیست . زیرا : 1) مخالفت عقل در حیطه ای که در باره آن نظری ندارد ، هرگز معنا ندارد . 2) ناتوانی عقل از فهم جزئیات احکام شرعی پیش از زمان نظر دهی وحی است . اما پس از ارایه نظر وحی ، عقل نه تنها در برابر چنین احکامی مخالفت یا سکوت نمی کند ، بلکه آن را تایید می کند . زیرا احکام جزیی مذکور ، حتی در مواردی که عقل از ادراک آنها ، عاجز است، چون از مولای حکیم صادر شده ، امری صحیح و صائب است .



 
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½:  |  جمعه 86 بهمن 19  ساعت 2:10 عصر 

    ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½اگ
ابن سینا و تشیع دوازده امامی
[عناوین آرشیوشده]