کمال عقل : آیت الله مهدوی از علمای اصفهان می فرمایند : درک کار عقل است و سپس اشاره به رابطه مستقیم کمال عقل و ایمان می کنندیعنی هر چه درک انسان بالاتر باشد ایمان او بالاتر است .شاهد مثال ایشان حدیثی است از امیر المو منین در غررالحکم که می فرمایند : ((المو منون اعظم احلاما )) مومنین با عظمت ترین انسانها هستند از لحاظ عقل ، البته این عقلی که با ایما ن به کمال می رسد . عقل اکتسابی انسان است ایشان عقل را دو نوع می دانند عقل لد نی که عقل خدادادی است که خداوند در وجود همه گذاشته است و ما آنرا در خواست نکردیم زیرا در خواست هم عقل می خواهد و دیگر عقل اکتسابی است که بحث کمال عقل در این قسمت مطرح می شود ایشان راه تشدید این عقل اکتسابی و به تبع آن . بالا رفتن را در سه چیز می دانند . : 1) تفکر زیاد 2) عمل صالح زیاد انجام دادن و ترک همه گنا هان 3) توسل به عقل های کلی یعنی اهل بیت (ع) و ابتدای این راه را با اقتاع عقل با معارف برهانی در اصول دین ضروری می دانند که در مبا حث آتی آ ورده می شود . آیت الله جوا دی آملی با حدیثی از امام حسین (ع) بحث کمال عقل را این گونه بیان می کنند . (( لا یکمل العقل الا با لتباع الحق )) و حق نیز در سوره آل عمران آیه 60 متعلق به پرور دگار عالم معرفی شده است . (3) {الحق من ربک و لا تکن من الممترین } ایشان می فر مایند : در این حدیث مراد از این عقل ، هم عقل نظری است وهم عقل عملی است که عقل نظری با ریاضت و انس به معارف بر هانی به کمال می رسد و عقل عملی با عمل صالح و تمرین ،کامل می شود .لذا عقل نظری وسیله ادراک دانش است و عقل عملی وسیله عمل و کوشش . پیوند دانش و کوشش به این گونه است که همه کوشش ها ی او ، به رهبری دانش و اندیشه اوست ولی همه دانش های او به شکل مستقیم زمینه تلاش او را فراهم نمی کند . زیرا برخی از دانش های بشری، جنبه و نظر محض دارد و با کردار او رابطه مستقیم ندارد و بنابر این گستره نفوذ علم از قلمرو عمل بیش تر و وسیع تر و نسبت میان این دو ((اطلاق )) و (( تعین )) است . یعنی علم حقیقی است مطلق و عمل حقیقی متعین است . از این رو عمل را به اوج مقام ارجمند علم راهی نیست . زیرا برخی از معلو م ها از محدود ه حیات بشری بیرون است . و انسان در تحقق آنها ، هیچ نقشی ندارد . ملت کج اندیش و نا آگاه که از جزم علمی محروم است یا ملتی دانا که عزم عملی ندارد ، هرگز به مقصود خود نمی رسد . سرش آن است که اندیشوران بی بهره از استدلال و برهان ، گرفتار شک هستند و اگرعاقلانه تصمیم نگیرند دچار تردید نیز خواهند شد . (23) {شک در بود و نبودها راه می یابد ( فکر ) و تردید در باید و نبایدها ( عمل ) } عقل نیروی راهنما و راهبر اندیشه و انگیزه است و وظیفه اصلی او هما هنگ کردن این دو است . بدین منظور نخست ، عقل نظری،اندیشه را از وسوسه های حس و وهم و خیال می رهاند ولی از آنها به کلی دست نمی شوید . بلکه با تعدیل این امور از آن بهره می برد . و از افراط و تفریط می پر هیزد . پس از پیدایش اندیشه باید دستگاه انگیزه و اراده نیز پاکیزه شود تا علم به مرحله عمل راه یابد . بدین منظور عقل عملی زانوی شهوت و غضب را عقال می کند تا انسان خردمندانه تصمیم بگیرد و به جا عمل کند . بارگاه منیع عقل نظری و عملی د رموحد کامل بوده به یک نقطه باز می گردد انسان در اوج کمال دانش او در عین قدرت و اراده و علمش همان عمل او خواهد بود . چنین انسان کاملی مظهر خدای علیم و قدیر است .(24)
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½: |
جمعه 86 بهمن 19 ساعت 2:11 عصر
|
|
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½
|
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½اگ
|